رهامم ...نفسمممممم...عششششششقم 4ساله شد
دددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددست .....جییییییییییییییییییییییییییییییییییییغ.....هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا رهامم 4ساله شد تمام وجودم را در قلبم ، قلبم را در چشمانم ، چشمانم را در زبانم خلاصه می کنم تا بگویم روز تولدت مبارک روز تولدت ستاره ها دمیدند ، پرستوهای عاشق به خونشون رسیدند روز تولدت بخت من از راه رسید ، نیمه جونی،جون گرفت تشنه به دریا رسید تکرار حرفهای منی مثل سرود زندگی ، عشقت شده برای من بود و نبود زندگی کدامین هدیه را به قلب مهربانت تقدیم کنیم که خود گنجینه ی زیبایی های عالمی؟ ای شیرینی لطیف ترین سرود طبیعت، چگونه خدا را برای چنین بخشش رنگینی شکر گ...
نویسنده :
مامان مونا(✿◠‿◠)
1:5